از فوتبال برگشته بودم، باخته بودیم. ناراحت بودم. برنامه ی نود داشت «علی دایی» رو نشون می داد. یهو گفت: «تو هم اینجا بودی و باختید و بخاطر این اینقدر ناراحتی؟»
کفم برید! داشتم بصورت «قوزفیش» نگاهش می کردم که گفتم: «نه بابا! این علی دائیه! من اونجا چیکار می کردم آخه؟»
توی تصویر تلویزیون سه نفر مشخص بودند. دو نفر پشت به تصویر و نصفه و نیمه و میکروفن به دست، علی دایی هم رو به دوربین داشت جواب سوال خبرنگاران رو میداد! یهو گفت: «حالا علی دایی کدوم ایناس؟»