جا پا *

جا پای من روی برف نمی مونه. تمام تلاشم رو می کنم که جا پام رو روی برف بذارم. مدام پا می کوبم روی برف، اما جا پام نمی مونه. چند نفر دیگه هم رد میشند، می ایستم به تماشای پا کوبیدنشان روی برف تا شاید جاپایی از خودشون به جا بذارند.

دوباره راه می افتم. توی پیاده رو سر کوچه، راهی باز شده وسط برف. جای پاها مونده. کلی جای پا. قطعاً آدمهای زیادی پشت سر هم از اینجا رد شده اند. مثل اینکه من هم باید پا جا پای همین آدمها بذارم. تنهایی نمیشه از وسط برف، راهی به این بزرگی باز کنم. تازه اگه هم با هزار زحمت همچین راهی باز کنم، چند لحظه بعد محو و نابود میشه …

———————————

* عنوان مطلب عیناً عنوان داستانی کوتاه از «جلال آل احمد» در مجموعه «زن زیادی» و محتوای مطلب، خلاصه ای بسیار خلاصه! از این داستان از نگاه منه

1 دیدگاه در “جا پا *

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.