یک تحلیل از نتایج انتخابات

حدود یک هفته از اعلام نتایج نهایی انتخابات شورای شهر تهران گذشته، امّا هنوز دارم به نتایجش و پیامدهای هر چند کوچک ولی مثبتش فکر میکنم …

اینکه اینهمه رای داده شد و نهایتاً فقط و فقط ۴ نفر از فهرست اصلاح طلبان در لیست ۱۵ نفره قرار گرفتند – با احتساب تقلب های احتمالی همیشگی که در انتخابات کشور ما باید در نظر گرفت، شاید برای خیلی ها که رای دادند ناامید کننده باشه و برای بعضی ها که رای ندادند کمی شادی آور!

به نظرم اصلاً نباید ناامید شد. با تمام انتقاداتی که به خیلی از اصلاح طلبان هست – حساب مدعیان دروغین اصلاح طلبی و آزادیخواهی مثل مجاهدین انقلاب یا اکثر مشارکتی ها جداست، امّا باید کمی هم انصاف داشته باشیم و به افرادی مثل مسجد جامعی – با توجه به کارنامه اش در وزارت ارشاد – یا حتی نجفی و ابتکار و ساعی اعتماد کنیم. فکر کنم وجود چهار نفر متفاوت با ۱۱ نفر دیگه ی شورای شهر تهران، میتونه جلوی خیلی چیزها رو بگیره یا حداقل تا حد ممکن کمشون کنه.

اگه یادتون باشه، پارسال که دولت نهم اومد روی کار و خیلی از اعضای شورای شهر توی دولت پست گرفتند، نهایتاً به خاطر اینکه اگر یک نفرشون از شورا استعفا میداد، فردی متفاوت – حداقل از لحاظ منافع گروهی – مثل تاج زاده، وارد شورا میشد و به نفع شورایی ها و شهردار تازه رئیس جمهور شده تمام نمی شد، حاضر شدند از پست دولتی استعفا بدند، یا حتی بقول چمران بمیرند ولی شورا رو رها نکنند.

همونطور که دیدیم با وجود افرادی به ظاهر همسو با رئیس جمهور در شورای شهر، باز هم درگیری ها و افشاگری های قابل ملاحظه ای سر پرونده هایی مثل مونوریل و ۳۰۰ میلیارد تومن هزینه ی بدون سند و امثالهم در شورا راه افتاد. مطمئناً این دوره که این چهار نفر هستند، خیلی ها مجبور میشند یه جوری در مورد افتضاحاتی که کردند پاسخ بدند یا حتی اگه پاسخ ندند، حداقل دیگه همین اندک پایگاه اجتماعیشون – مثل همین ۲ عضو ائتلاف رایحه خوش خدمت در شورای شهر تهران با اینهمه ادعا و هزینه و رانت دولتی – رو هم از دست میدند و یه گروه تندرو و خشن، حضورش توی جریانات حاکم بر مملکت کمی کمرنگ تر میشه.

انتقادات نسبت به عملکرد اصلاح طلبان واقعاً کم نیست. همه مون هم خوب میدونیم. اصلاً گیرم که اصلاح طلبان هم محض تظاهر و محض نمایش خیلی از آزادی ها رو می خواستند به مردم بدند، خیلی از خواسته های مردم رو می خواستند برآورده کنند، گیرم که برای تخریب گروه های مقابلشون و تضعیف پایگاه و وجهه اونها در بین مردم می خواستند اینکارها رو انجام بدند، این وسط ما که می تونستیم و هنوز هم میتونیم از این اختلافات گروهی استفاده کنیم! نمی تونیم؟

حرفم رو با یه مثال – که یکی از دوستانم امروز زد – یه جور دیگه بیان می کنم. شرکت های اینتل و AMD سر تولید ریزپردازنده با هم رقابت می کردند و برای کم کردن روی همدیگه و گرفتن بازار در قبضه خودشون، هر روز یه ریزپردازنده جدید با سرعتی بیشتر از آخرین ریزپردازنده اون یکی شرکت تولید میکردند. خوب استفاده کننده ها هم داشتند سودش رو می بردند. امّا از زمانی که این دو گروه با هم قرارداد همکاری بستند، دیگه تغییر چندانی توی سرعت ریزپردازنده های عرضه شده به بازار مشاهده نمی کنیم!

پس بهتر نیست نگذاریم هیچ وقت شرایطی فراهم بشه که دو گروه مخالف هم، تبدیل بشند به یک گروه متحد علیه مردم؟ همه مون خوب میدونیم که جنگ سیاسی هیچ وقت مثل جنگ تولید ریزپردازنده نیست! مثل جنگ توی هیچ زمینه ی دیگه ای هم نیست! بهتر نیست بجای اینکه اجازه بدیم هر ۱۵ نفر شورای شهر از یه طیف فکری باشند، کاری کنیم که این ۱۵ نفر از حداقل از دو طیف فکری متضاد با هم – ولو در ظاهر – باشند؟

در نهایت من هنوز یه مسئله رو نفهمیدم. کسانی که رای ندادند واقعاً چه توجیهی برای این کار داشتند و دارند؟ یعنی فکر می کنند با کم و زیاد شدن تعداد آراء، تأثیری بر شانتاژ خبری صدا و سیما و سایر رسانه ها میگذارند؟ اگه اینطوره که به قول سیامک، حدود ۵۰% مردم بصورت سنتی در انتخابات شرکت میکنند، پس دیگه اینکه بگیم انتخابات اکثریت نداشته بی معنیه! پس چی توی فکرتون میگذره؟ باز هم میگم: این درست که انتقادات زیادی به عملکرد اصلاح طلبان در مدتی که بخشی از قدرت رو در دست داشتند وارده، ما هم که نهایتاً حرفمون با هم یکیه و میخوایم که این وضعیت موجود جامعه تغییر کنه! تغییر دفعی و انقلابی هم که مطمئناً اثر مثبت و مطلوبی که نداره هیچ، مشکلاتی رو هم به همراه داره که همه مون الآن خوب بهشون واقفیم. پس آیا واقعاً راه دیگه ای برای به کرسی نشوندن حرفتون و حرفمون می شناسید جز راه اصلاح تدریجی و حرکت تدریجی به سمت اصلاح، هر چند طولانی مدت؟ مطمئن باشید در نهایت نتیجه می گیریم.

و در آخر مطلبم، شعری از مولانا که میشه گفت مَخلص کلام من رو به خوبی بیان میکنه:

اسحق شو در نحر ما، خاموش شو در بحر ما
تا نشکند کشتی تو، در گنگ ما در گنگ ما

—————————————————————————

بعداً نوشت: بخاطر کامنتی که مهدی گذاشته، لازم میدونم یه توضیح کوچیک بدم. مطلبی که نوشتم فقط و فقط با توجه به وضعیت کنونی ایران هست. وگرنه من هم کاملاً با این قضیه موافقم که شورا نباید به جایگاهی برای دعواهای سیاسی تبدیل بشه، که اگه بشه – و در کشور ما شده – باید فاتحه ی شهرها رو خوند.

1 دیدگاه در “یک تحلیل از نتایج انتخابات

  1. حمید جان تحلیلی که از انتخابات کردی قشنگ بود و تازه. ولی ممکنه مثل هر ایده تازه ای که مطرح میشه نشه همون اول در موردش قضاوت کرد.
    به نظر من جامعه فناوری (برای رقابت و جنگ سر ریزپردازنده) خیلی با یه جامعه واقعی (تونم ایران) فرق داره. تضاد بین اعضای شورای شهر فقط برای رو کردن پنهان کاری های طرفین مفیده ولی در نظر بگیر که شورای شهر در اصل یک محل سیاسی نیست بلکه یک شورا برای رفاه شهروندان است. پس در درجه اول سیاسی کردن این شورا ره به ترکستان است (که متاسفانه شده) در درجه دوم اختلاف در آن جز اتلاف استعداد بالای این شورا در خدمت به مردم از بین می ره.
    به نظرم درسته که شورای شهر تهران خیلی سیاسی شده ولی بهتر نیست همه سعی کنیم که شورا رو محلی رای ایجاد رفاه و انجام امور شهروندان تعیین کنیم؟
    جنگ بین اصلاح طلب ها با اصولگرایان در مجلس و دولت خیلی خوبه (هر کدوم به نسبتی) ولی تو شواری شهر نه!
    در ضمن من معتقدم که احزاب باید بجنگند تا کرسی های یک شورای خاص رو بدست بیارند (مثل مجلس، دولت، شورای شهر و…) ولی به محض نشستن در یک شورا باید دوست هم باشند و جنگ رو کنار بزارند. دموکراسی ایده آل اینه.
    باید قبول کنیم که دموکراسی توی ایران معلول به دنیا اومده. باز هم می گم جنگیدن و تضاد توی سطح احزاب باید باشه نه دولت!

پاسخ دادن به مهدی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.