خرافات و روایات ساختگی

چند سالی هست که هیئت های مذهبی خیلی قدرت گرفته اند. درست از همان موقعی که احمدی نژاد شهردار تهران شد. بودجه ی اکثر فعالیتهای فرهنگی و عمرانی شهر (و حالا کشور) رو کم میکردند (و هنوز هم میکنند) و در اختیار نهادهای فرهنگی مورد تأییدشون قرار میدادند(و هنوز هم میدهند). مشکل پا گرفتن و گسترش هیئت های مذهبی نیست. مشکل دامن زدن به خرافات در این هیئت هاست. روحانیون عموماً جوانی که میایند و سخنرانی میکنند و روایات جدیدی از اسلامشان میگند. اسلامی که با دینی که من درک کردم، ۱۸۰ درجه اختلاف فاز داره! حاشیه ی دین رو چسبیدیم و اصلاً نمی خواهیم بفهمیم که چرا یکی مثل حسین، از جون خودش و خانواده اش گذشت؟ میخواست چه چیزی رو اثبات کنه؟ میخواست چه چیزی رو به ما بفهمونه؟

یکی از شبهای قدر ماه رمضان پارسال بود. هاشم آغاجری به دعوت انجمن اسلامی پلی تکنیک به مسجد دانشگاه آمده بود. بحث روایات در مذهب تشیّع بود. از کتابهای حدیث مرجع در مذهب تشیّع گفت. میگفت که درصد زیادی از روایات و احادیث آمده در این کتابها ساختگی و جعلی است. آن روزها، روزهایی بود که درونم غوغا بود!

مادر محمدرضا در آتش سوزی مسجد ارگ تهران فوت شده بودند. با بچه ها رفته بودیم ختمشون. وقتی رسیدیم، روحانی جوانی مشغول سخنرانی بود. چند دقیقه ای بیشتر نبود که نشسته بودیم. طبق معمول در وصف حسین سخن میگفت تا شاید اینطوری اشک خلق الله رو در بیاره. روحانی مذکور، روایتی رو از واقعه کربلا تعریف میکرد: شخصی بود که مدتها چشمش بدنبال زره امام حسین بود. بعد از اینکه بدن بی سر امام حسین رو وسط صحرای کربلا دید، اومد بالای جسد امام. شروع کرد به بریدن دست و پای امام حسین که بتونه زره رو از تنش در بیاره! ما با شنیدن این روایت، دسته جمعی از مسجد بیرون اومدیم. امّا جماعت زیادی درون مسجد با شنیدن این روایت، شروع به گریه ی فجیع فرمودند! احتمالاً از اون به بعد، بجای دست بریده ی ابالفضل، قربان دست و پای بریده ی حسین میرفتند! تا چند دقیقه باورم نمیشد چنین چیزی شنیده باشم!

یکی از دوستان تعریف میکرد که در اداره ای، کلاس اخلاق برپا بوده. روحانی پیری هم مدرّس بوده. یکبار اینطور تعریف کرده: وقتی حضرت ابراهیم، اسماعیل رو برد به قربانگاه و آماده ی قربانی کردن فرزندش شد، امام حسین پیش خداوند شفاعت اسماعیل را کرد و گفت که خدایا، من سرم رو در صحرای کربلا بجای اسماعیل میدم و به این ترتیب خداوند از قربانی شدن اسماعیل گذشت!

اینها نمونه هایی از روایات جالبی بود که شنیده بودم و یادم مونده بود.

اتفاقات جالبی هم هر روز در سطح جامعه و اینترنت پخش میشند. مثل فیلمهایی که سود زیادی رو به جیب سازندگانشون سرازیر میکنند.

دو سال پیش، در منزل یکی از اقوام فیلمی دیدیم مبنی بر اینکه در فلان هیئت و عزاداری، شمایل حضرت ابوالفضل دیده شده! فیلم را گذاشتند. در یک جایی از صحنه، به شکل کاملاً واضحی، در حدود ۱ ثانیه، یک نفر تصویری از صورتهایی که برای ابوالفضل می کشند جلوی دوربین آورد! صاحبخانه ی محترم بارها صحنه را تکرار کرد و با شور و هیجان صحنه را توصیف میکرد! وقتی با خنده ی بقیه ی مهمان ها روبرو شد، مدام بالا و پایین میپرید که بابا جان! این خود عباسه! دقت کنید! از ما انکار و از او اصرار! آخر سر نه اون راضی شد که اشتباه میکنه و نه ما راضی شدیم که اون درست میگه!

همین پارسال، فیلم سگی پخش شد که ادعا میشد در حرم امام رضا گریه میکرده، کلی هم فیلمش فروش رفت! یا پارسال خبری خوندم مبنی بر اینکه در یک روستا، کف دیگی که هر سال غذای نذری درست میکردند، شکلی بوجود آمده که شبیه جای پاست!!! دقیقاً یادم نیست، اما شایعه کردند که جای پای امام حسین یا امام زمانه! مردم هم دسته دسته هجوم می بردند که ته دیگ را ببینند و کلی نذر کنند و خرج کنند و سود به جیب بعضی ها بریزند! آخر سر هم عوامل این اتفاقات دستگیر شدند! یعنی صورت مسئله را پاک کردند.

در جمکران چاه میسازند، از مردم میخواهند نامه هایشان را درون چاه بیندازند (حتی دولت نهم هم همینکار را انجام میدهد)، امام زمان نامه هایشان را میخواند و خواسته هایشان را برآورده میکند! چرا امام زمان را تخریب میکنید؟ چرا مقدسات را به بازی میگیرید؟ از طرفی دامن میزنند و از طرف دیگر برخورد میکنند!

اینها در سطح عوام جامعه بیان میشند و پذیرفتن اینگونه روایات، جزو خصوصیات عوام با سطح معلومات پایین هست. اما وقتی چنین روایات و حرفهایی در سطح کتب دانشگاهی بیان میشند، عمق فاجعه مشخص میشه! یک مورد هم از کتاب معارف اسلامی (۲) توزیع شده در دانشگاهمون میگم و حرفم رو تموم میکنم:

در جایی از این کتاب مطلبی با این مضمون اومده: آفرینش جهان خلقت، بخاطر پیامبر اسلام و ائمه معصومین بوده! چرا به این راحتی همه چیز رو زیر سوال می برید؟ من نمیدونم چرا به این راحتی میشه مقدسات مردم رو به سخره گرفت! خیلی ها هم میاند و از این حرفها دفاع میکنند! واقعاً …

ما واقعاً داریم تلاش میکنیم با کار فرهنگی در این مردم تغییر ایجاد کنیم؟

3 دیدگاه در “خرافات و روایات ساختگی

  1. آره! خوشبختانه ما فرهنگ شهادت داریم که هر وقت چیزی رو ماست مالی کنیم از اون استفاده میکنیم..! مثلا همین حادثه مسجد ارک.. خیلی از خانواده ها داغدار شدن و به جای جواب کلمه شهید رو قبل از اسم متوفی شون شنیدن.. یکی باید بگه که کسی که از ترس و به خاطر نجات جونش فرار میکنه و به خاطر ازدحام کشته میشه شهید نیست! اون یک مقتوله که باعث و بانی قتلش باید قصاص بشه.. و هفته بعد تبلیغات انقدر میکنن که دو زن با بچه هاشون میان اونجا و میگن ما هم میخواهیم “شهید” بشیم!! بیچاره اون بچه..
    نمونه های دیگه هم هست سقوط هواپیما ها و ترور ها..

  2. حمید نه تنها در کتب دانشگاهی که تو فکر دانشگاهی ها هم هستش. یه مطلب می ذارم تو وبلاگم به اسم “برای حمید” بخونش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.