گفتار

و انسان، باقلوای استانبولی را آفرید

خواب موجود عجیبی است

آناناس تازه ی خرد شده، موجود لذیذی است، غنیمت شمریدش خوردن

موبایل را باید شکست، جور دیگر باید حرف زد

و افطار لذت بخش است

و پتو یخ کرد و

مرغ یخ زده به حضرت چکاوک ایمان آورد و مرد.

——————————————

پانوشت: راقم دو سطر آخر متن بالا، حضرت پژمان (سلام الله علیه) می باشد. از ایشان به خاطر تمامی حمایت ها و کمک های مالی و جانی و جنسی شان کمال تشکر را دارم و به جهت شهید کردن شعر، از درگاه حضرتش حلالیت می طلبم

5 دیدگاه در “گفتار

  1. عالی بود دکتر! بسیار استفاده کردیم. بعد از مرخصی استعلاجی ما از فدراسیون گلواژه نویسی همکاران به خوبی سنگر رو حفظ کردن!

    حمید: ممنونم دکتر، ولی اینا به هیچ وجه گلواژه نبود! اینا حرفای دلم بود

  2. و پتو یخ کرد و
    مرغ یخ زده به حضرت چکاوک ایمان آورد و مرد.

    چرا شعر رو ناتموم میذاری دکتر!؟

    حمید: من شرمنده ام که شعر رو ناتموم گذاشتم! این بندی که گفتی رو به آخر شعر اضافه کردم:دی

  3. دروغ نگو دکتر جان 😀

    حمید: دروغ نمیگم دکتر! بعد از ۶ سال هم دانشکده ای بودن با امثال پژمان، وقتی از خواب بیدار میشی، خب همین چیزا رو برون می تراوی دیگه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.