قرار بود کنکور، جمعه ۱۲ و شنبه ۱۳ بهمن برگزار بشه. ما هم واسه ی یکشنبه، ۱۴ بهمن، بلیط گرفته بودیم. سرما و یخ بندون شدیدی همه جا رو گرفت. امتحانات دانشگاه ها به هم خورد و کنکور هم عقب افتاد، فکر کنم تا هفته ی اول اسفند! اما بی قرار بودیم. کنکور چیه؟ درس چیه؟ گور بابای درس و کنکور! این همه برنامه ریزی کردیم از قبل. حالا اگه کنکور عقب افتاد، که نباید زندگی رو، به هم رسیدن رو، عقب انداخت. دل رو زدیم به دریا و همون ۱۴ بهمن حرکت کردیم. صبح ۱۵ بهمن رسیدیم مشهد. همون شب رفتیم خونه ی آزاده اینا. صحبت ها رو نهایی کردیم. سه شنبه ۱۶ بهمن رفتیم آزمایشگاه و کلاس مشاوره. صبح چهارشنبه ۱۷ بهمن، سرحال تر وقبراق تر از هر صبح دیگه ای از خواب پا شدم. بالاخره اون همه انتظار داشت تموم میشد. رسما «یک» شدیم. شاد شاد بودیم (و هستیم البته). دیگه بعدش (کنکور و درس و …) چندان مهم نبود. گرچه نتایج همه ی اون ها هم، از دید ما، خوشبختانه خوب شد.
دو روز پیش، دومین سالگرد رسمی شدن «ما» رو جشن گرفتیم. پر از انرژی بودم. شادِ شاد از دو سال همراهی لحظه به لحظه …
هنوز هم شادِ شادم …
اون در راستای اینه که تو خودتو آقای اعتدالی معرفی میکنی :دی من برداشتم این بود:دی خیلی پیچیده شد! خود علی باید داوری کنه :دی
حمید: از اون لحاظ آره:دی علی کجایی؟
ا! من اشتباهی روی اون یکی پست کامنت توضیح اسما رو گذاشتم :دی
حمید:
این کامنتت بود: نه دیگه… حمید –< حمیده ... آزاده -< آزاد... هر کی اسم خودش به شکلی تغییر کرده که جنسش عوض شه ... پس علی -< عالیه... سمانه -< سامان :دی جواب من: آخه فامیلی ها رو هم عوض کرده ها!
منم خیلی خیلی خوشحالم که اونسال صبر نکردیم واسه تموم شدن کنکور و .. گرچه اون موقع از نتیجهاش میترسیدم… اما اونم خوب تموم شد… اول اینکه باورم نمیشه دو سال گذشت… عکسهای اون سال رو که میبینم حس خوبی بهم دست میده وقتی یاد لحظههای ناب اون سال میافتم… اشتیاق بود و انتظار… یادته؟ حالا یه حس خوبتر آرامش جایگزینش شده :* دوم اینکه شادیام الان صد برابره… هم به خاطر خودمون و زندگیمونو و روابطمون و … هم به خاطر خانوادهام که میبینم اونها هم به شدت خوشحالن… فقط یه نقطهی غم هست که اونم دست خودمون نبوده و نیست و امیدوارم هر چه زودتر بتونیم خودمنو نجات بدیم از شرش!
راستی همینجا من هم از همهی دوستانی که کامنت گذاشتن تشکر میکنم و آرزوش تجربهی این حسها (البته اگه تجربه نکردن( و از این حرفها :دی
در ضمن با اون الگویی که علی اسم گذاشته بود، اسم علی باید بشه عالیه و سمانه بشه سامان: دی
حمید: آره! منم خیلی خوشحالم و هر روز هم خوشحال تر از دیروز!
نجات پیدا میکنیم از این غم عزیزم. مطمئن باش :*
در مورد اسمها الان قاطی کردم! ولی فکر کنم من درست گفته بودما!
خدمت جناب آقای آزاد حسینی و همسر گرامی شان سرکار خانم حمیده اعتدالی.
تبریکات فراوان از خانوادهی ابراهیم زاده را پذیرا باشید.
ایشالا سال دیگه بچه بغل 😉 (البته قبلش نوبت ماست. گفته باشم!)
حمید: ممنون حاج علی آقا:دی ما فعلا عجله ای نداریم! منتظریم ببینیم شما چه میکنید:دی
راستی با این اسمایی که گذاشتی، به تو هم از این به بعد باید بگیم «سامان» و به همسر گرامیت هم بگیم «عالیه»؟:دی
درود بر شما و آزاده خانم. امیدوارم که همیشه ی همیشه شادِ شاد باشید و از زندگی مشترکتون لذت ببرید. بودن امثال شما “یک” هاست که آدمو به عاشقی امیدوار و مشتاق می کنه.
جاوید باشید
حمید: ممنون. امیدوارم شما هم زودتر «یک شدن» رو تجربه کنید
یه عالمه تبریک…با بهترین آرزوها 🙂
حمید: ممنون خواهر. همچنین برای شما
دکتر جون مبارک باشه بازم
بر تو و آزاده هر جفتتون
حمید: ممنون دکتر! قسمت شما بشه از این شادیا و مبارکیا:دی
مبارک باشه حمید جان.
به افتخار تو و آزاده دست قشنگه رو زدیم.
امیدوارم همیشه با هم شاد باشید و کنار هم
حمید: ممنون موسی جان! امیدوارم تو و رزیتا هم همیشه شاد باشید و کنار هم!
مبارک است
بهمن ماه وصله
همش جشن سالگرده و عقد و عروسی و مهمونی و وبلاگ و شادی و …
هی یادش بخیر
بزرگ شدیم ها
حمید: آره واقعاً! برای ما و شما که حتماً خیلی خیلی شادی آوره
مراد کیه؟ نکنه فک! کردی اومدم غرب بی بند و بار شدم؟:دی
راستی تصحیح می نمایم، می گه من شادم شادم شادم با مهرش تو دنیا:دی مهم شادیه البته:دی
راستی گفتی بارگذاری! گفتم یه چیزی بگم بسوووووزی. این دانشگاه اوترخت سرعت دانلود اینترنت اش در ساعات شلوغی روز ۶۰ مگابیت بر ثانیه است:دی:دی:دی
حمید: مراد دیگه! مگه اسمش مراد دل نبود؟
ما عادت کردیم دکتر:دی ۱۲۸ کیلوبیت گرفتیم، داریم با کمتر از ۸۰ کیلوبیت کار میکنیم
شنیدی آهنگ “من شادم” داریوش رفیعی رو؟ اون قسمت اش که می گه “من شادم شادم شادم با یادش تو دنیا”. خلاصه این شادم شادم کردنای تو منو یاد اون آهنگ انداخت:دی اینجا می تونی بشنویش:
http://www.persianpersia.com/music/p/nakissa.php?artistid=100&Albumid=402&trackid=3295
ایشاللو همیشه شاد باشین و بری هم تر و تازه بومونین:دی شیرازی:پی
حمید: نشنیده بودم دکتر! داره الان بارگذاری! میشه تا بشنوم. ممنون. امیدوارم تو هم زودتر به مراد دلت برسی:دی
بسیار بسیار مبارک باشه هم برای خانوم حسینی و هم آقای اعتدالی
ایشالا که همیشه شاد و موفق باشین
میبینم که این اتفاق فرخنده هم زمان شده بوده با ایام فرخنده ایام الله دهه فجر! :دی
حمید: بله بله:دی ممنون. قسمت شما بشه، بیایم برقصیم دکتر:دی
بسیار مبارک باشه
از طرف من به همسر گرامی هم تبریک بگید
همیشه شاد و خوشبخت باشید
واقعا که همین چیزا رو عقشه!
حمید: ممنون. شما هم همینطور. دقیقا!