… یکی از گرایش های مستمر پوپولیسم، افشای «نخبگان» است که در واقع همواره فقط «برخی از آن ها» را نشانه می رود؛ این ها گاه فرادستان اقتصادی هستند، گاه البته «کارفرمایان»، اما گاه نیز نخبگان «دولتی» هدف قرار می گیرند (مثل پوپولیسم تاچری یا ریگانی). «زعمای چپ»، روشنفکران، رسانه ها، مرکز شهری ها در تقابل با حاشیه نشینان یا شهرستانی ها و دیگر نشان های از این دست. در همه ی این موارد، ارزش هایی که این نخبگان قرار است حاملان آن ها باشند به منزله ی ارزش هایی «ضدّ مردمی» افشا می شوند … استراتژی مشترک بسیاری جنبش های پوپولیستی که به قدرت رسیده اند نیز همواره آن بوده است که شکست های شان و نا امیدی های ناشی از آن را نیز به حساب همین «نخبگان» همیشه در صحنه بگذارند که از طریق رسانه های شان، مناصب بالای نظارتی، قضات، دیوانسالاری و سندیکاها مانع کار شده اند …
بخشی از مقاله ای به همین نام نوشته ی «ژان کلود مونو» – فصلنامه ی فرهنگی و اجتماعی گفتگو – شماره ۵۴ – آذرماه ۸۸
تلویزیون میبینید؟
وقتی سوت و کوری بهمون فشار میآره و دیگه عکس نگاه کردن یا کتاب خوندن حوصلهمون رو سر میبره یه غلط اضافهای میکنیم و تلویزیون روشن میکنیم.
بد شانسی اینکه همش به سریالها برخورد میکنیم.
حالت رو به میزنن از بس که دارن سر تا پای روشنفکری و مدرنیته رو میشورن میذارن کنار!
رفتارهای زننده خودشون کمه الان دارن با هر سلاحی که میتونند هر چیز ناچیزی از تفکر و فرهنگ هم داشتیم از بین میبرند.
و جالب و البته دردناک اینجاست که موفقند. چون مردم ما در درون خودشون این طور فکر میکنند.
🙁
حمید: خوش بختانه اون سریال جفنگی که اون مردک … ساخته رو اصلا نگاه نکردیم در طول عید! فقط سریال های کانال ۱ و ۳ رو دیدیم تا شاید کمی بخندیم. واقعا تهوع آوره نوع برخوردشون با روشنفکر و کارفرما و قشر پولدار جامعه و همه رو با یه چوب می رونند!