بایگانی برچسب: s

تفاهم، اجازه، احترام

امروز صبح ساعت ۷ با بابام و وحید و یه سری از فامیل ها رفتیم فوتبال! خیلی هم چسبید. بازی که تموم شد، بحث تمدید ماهانه ی کرایه ی سالن فوتبال شد و اینکه می گفتند من و وحید هم از هفته های بعدی بریم حتماً و خیلی خوبه و از این حرفها! بهونه آوردم که یه جمعه رو داریم که استراحت کنیم و به درسهامون یه کمی برسیم (بگذریم از این که خیلی از مواقع، جمعه ها کمتر از روزهای دیگه ی هفته به درس می رسیم و بیشترش رو استراحت می کنیم!) همیشه هم با گفتن این حرف مورد انتقاد قرار می گیرم که این حرفها چیه و برای استراحت و درس وقت هست. فامیل هامون که یا کار آزاد دارند یا کارمند هستند و در واقع به جای کار، استراحت می کنند و مهم تر از همه اینکه، درس ندارند و هیچ وقت هم این موضوع درس داشتن ما رو درک نکرده اند و نمی کنند. از طرفی سیستم رابطه شون با همسرانشون، یه جورایی مردسالاری ای هست که من نمی پسندم! از فوتبال هم که بر می گردند خونه شون، راحت تا هر موقع که می خوان می خوابند و خیلی براشون مهم نیست که جمعه است و خانواده هم احتیاج داره به با هم بودن! لازم به ذکره که همسران این جماعت، در اکثر مواقع از زندگی هاشون چندان راضی نیستند و اون لذتی رو که یه آدم باید از زندگیش ببره، نمی برند. این رو از صحبت هایی که بین خانم های فامیل می شه و آزاده هر از چند گاهی می گه، می دونم.

خلاصه که آخر سر دیگه برای اینکه به قول معروف «از ما بکشند بیرون»، گفتم من سه شنبه ها هم با بچه های شرکتمون می رم فوتبال و دیگه اجازه صادر نمیشه واسه ی جمعه صبح! 😀 خندیدند و گفتند که خب این رو از اول بگو و دیگه بی خیال شدند.

اینا رو به عنوان مقدمه گفتم که در نهایت بگم من نمی دونم چرا اکثریت مردان هم نسل پدران ما، احترام گذاشتن به همسرانشون رو بلد نیستند. وقتی می بینند ما، به عنوان نسل بعدشون، یه سری از کارهایی که اونها انجام نمی دند رو انجام می دیم، حس می کنند که نشونه ی زن ذلیلیه! لفظی که ازش متنفرم! اکثریت این نسل، هیچ وقت معنی احترام متقابل رو نمی فهمند. من ترجیح می دم اگر قراره جمعه صبح برم تفریح و ورزش، با آزاده برم پارک ورزش کنم یا برم کوه! این چیش بده آخه؟

در آخر هم اینکه، فحش بد گذاشتم واسه هر کی که بیاد کامنت بذاره «زن ذلیل» 😀