بایگانی برچسب: s

پرسپولیس – استقلال

پیرو فرمایشهای ریاست محترم سازمان بی تربیت بدنی، جناب آقای مهندس محمد علی آبادی (دامت افتضاحاته)، درباره ی شهرآورد! پرسپولیس و استقلال مبنی بر اینکه «از همه بازیکنان دو تیم می خواهیم که با اخلاق انسانی و روحیات اسلامی والا وارد زمین مسابقه شوند هیچ گونه مسأله حاشیه ای به وجود نیاید دو تیم نباید به هیچ عنوان به داور مسابقه اعتراضی کنند و روز بزرگ ورزش را خدشه دار کنند از طرفی از تماشاگران عزیز هم این درخواست را داریم که با اخلاق محمدی گام به ورزشگاه بگذارند و حتی تیم حریف را تشویق کنند چون هر دو تیم متعلق به این مرزوبوم هستند»، برای این دیدار مهم ورزش کشور چند مسئله به ذهنم رسید:

اول اینکه در صورت رخ دادن درگیری هایی به سبک ۸-۹ سال پیش، مطرح کردن اخلاق انسانی و روحیات والای اسلامی فقط و فقط باعث تمسخر انسانیت و اخلاق خواهد شد. لطفاً دفعه ی آخرتان باشد! تکرار نشود!

دوم صحبت از اخلاق محمدی برای تماشاگران شده است. اول باید مشخص کنیم اخلاق کدام محمدی؟ اگر اخلاق غلامرضا محمدی (کشتی گیر عزیز کشورمان) منظور نظر است، بهتر است تماشاگران عزیز با این اخلاق وارد ورزشگاه نشوند، چون در این صورت مانند یکی دو سال پیش که جناب محمدی بعد از مسابقه ی تیم کشتی پاس با تماشاگران و بازیکنان تیم حریف درگیر شد، به جان هم می افتند و باز هم صندلی های ورزشگاه و چند سرباز مفلوک مورد عنایت قرار میگیرند! پس لطفاً دفعه ی آخرتان باشد که از اخلاق محمدی صحبت میکنید! اگر هم اخلاق محمد(ص)، منظورتان است که مشخص است تماشاگران با کوچکترین اتفاقی، اول و آخر همه را مورد عنایت قرار میدهند! پس لطفاً از این یکی اخلاق محمدی هم به هیچ وجه مایه نگذارید و بیشتر از این قضیه را لوث نکنید!

چند پیشنهاد هم دارم:

یکی در مورد به هیچ عنوان معترض نشدن به داور! پیشنهاد میکنم در صورتیکه داور در داخل محوطه ی جریمه خطای محرزی را نگرفت، همه ی بازیکنان به ترتیب قد به صف بشوند و با ایشان روبوسی کرده و از ایشان تشکر کنند! تماشاگران عزیز هم برای ابراز احساسات به داور محترم شعار «توپ تانک فشفشه، داوری تو خونشه» را سه بار تکرار کنند.

همچنین جهت تشویق تیم حریف، پیشنهاد میکنم طرفداران پرسپولیس شعارهای «استقلال، سرور پرسپولیسه»، «امیر قلعه نوییه، سَرور هرچی لُنگیه»، «علی دنبه! علی گرد و قلمبه، علی دنبه! …» (خطاب به علی پروین) و طرفداران استقلال شعارهای «انصاریان کجایی، برهانی رو …»، «افشین امپراطور»، «علی سلطان! علی سلطان ایران، علی سلطان!…» (باز هم خطاب به آقای پروین)، «پرسپولیس سرور استقلاله»، «توپ تانک فشفشه، این توپ باید گُل بشه»، «پرسپولیس حمله کن، استقلال سوراخه» و … را تکرار نمایند! (شعارهای پرسپولیسی اش بیشتر شد، چون دلم خواست D:)

در ضمن برای اثبات علاقه ی تماشاگران به سایر تیمهای فوتبال این مرز و بوم، شعارهای «نه قرمز، نه آبی، فقط زرد طلایی»، «آبادان! برزیلته»، «تیراختور، شییییرههههه» و … را هر یک دقیقه یک بار تکرار کنند!

در پایان هم برای اثبات همراهی تماشاگران فهیم و قدرشناس!فوتبال با ریاست محترم دولت «کریمه» نهم، شعار «انرژی هسته ای، حق مسلم ماست» شش بار تکرار شود.

بازگشت افشین قطبی به پرسپولیس

حتماً همه خبر را شنیده اند: قطبی مجدداً سرمربی پرسپولیس شد!

به نظرم قطبی با این تصمیمش بزرگترین اشتباه را در زندگی اش انجام داد و مسئولین پرسپولیس هم تصمیم اشتباهی گرفتند. به چند دلیل و با یک توضیح:

توضیح: حرفها و دلایلی که در زیر می خوانید، حرفهای یک پرسپولیسی دو آتشه (اما تا حدودی منطقی) است که بعد از گل قهرمانی پرسپولیس مقابل سپاهان، از شدت فشاری که بهش وارد شده بود، حدود یک دقیقه داشت گریه میکرد! و صد البته میداند این نوع طرفداری ها و حرص خوردنها، کار آدمهای دیوانه است! اما بهرحال دیوانگی هم عالمی دارد برای خودش. توضیح آخر هم اینکه، هر کس مربی پرسپولیس بشود، باز هم طرفدار این تیم هستم و دوست دارم آن مربی و تیمش، همیشه بهترین نتیجه ها را بگیرند.

اما دلایل و انتقاداتی که از بازگشت قطبی به پرسپولیس دارم:

۱- مطمئناً هدف اول قطبی (و هر مربی دیگری که یک تیم قهرمان فصل قبل را تحویل می گیرد)، حضور موفق در جام باشگاه های آسیاست!
اما موضوع خیلی ساده است. اگر بازیهای فصل گذشته ی پرسپولیس را دیده باشید، متوجه می شوید که بازیهای اول فصل که پرسپولیس با ۳-۴ گل پیروز میشد، سبک بازی، کاملاً مشابه سبک بازی زمان دنیزلی بود. بازی سرعتی و حرکتهای مورب از سمت راست و چپ و پاسهای کوتاه پشت محوطه ی شش قدم! اما هر چه به اواسط فصل و اوائل نیم فصل دوم نزدیک تر می شدیم، پرسپولیس روز به روز افت می کرد و بازی هوایی و بدون برنامه پرسپولیس، توی ذوق میزد! وقتی جلوی تیمی با سه مدافع بلند قد، سانترهای بلند روی دروازه انجام میشد، مشخص بود که نه مربی تیم برنامه ی خاصّی برای تیم داشته و نه بازیکنان کوچکترین انعطاف و درک صحیحی از فوتبال دارند! پرسپولیس در فصل گذشته، فقط نتیجه گرفت و فوتبال زیبایی انجام نداد!
ضمناً لیگ قهرمانان باشگاه های آسیا، لیگ برتر!! ایران نیست که برق شیراز (در شیراز) ۹۰ دقیقه روی دروازه ی پرسپولیس حمله کند و گل نزند و پرسپولیس یک موقعیت را به گل تبدیل کند و پیروز بازی بشود! لیگ قهرمانان آسیا، تورنمنت مربیان با برنامه و بازیکنان هوشمند است که به این سادگی ها، به کسی باج نمی دهند!
با توضیحاتی که در مورد بازیهای فصل گذشته ی پرسپولیس دادم، به نظر شما این تیم در جام باشگاه های آسیا نتیجه خواهد گرفت؟

۲- قطبی در اوج محبوبیت پرسپولیس را ترک کرده بود و می توانست سالهای سال، خاطره ی خوش قهرمانی و شخصیت فوق العاده مؤدب و با فرهنگش را در بین هواداران پرسپولیس (و حتی هواداران تیم های دیگر بخاطر شخصیتش) زنده نگه دارد. وقتی فردی مثل حمید استیلی (که صحبتهایی در مورد حضورش در ائتلاف آبادگران شورای شهر سوم هم شنیده میشد و البته همان موقع، خودم عکسهایش را در بین کسانی که الآن هم شورای شهر را در قبضه دارند، دیدم)، چشم دیدن امثال قطبی و موفقیت هایش را نداشتند، مسلماً افراد زیادی هستند که حاضر نیستند یک نفر به اینهمه محبوبیت برسد، و مطمئن باشید در کار او بیشتر از فصل گذشته سنگ اندازی می کنند. ما ایرانی ها هم که متخصص شماره ی یک افراط و تفریط هستیم! به محض اینکه تیم قطبی نتیجه نگیرد، بلافاصله بُتی که از قطبی ساخته ایم را می شکنیم و او را به فجیع ترین شکل ممکن تخریب می کنیم و پرونده ی قطبی را برای مدتهای طولانی در فوتبال ایران می بندیم.

۳- کاندیدای دیگری که برای سرمربیگری پرسپولیس وجود داشت، مصطفی دنیزلی بود. اگر بازیهای دو فصل پیش پرسپولیس را می دیدید، به وضوح بازی با برنامه و هجومی در این تیم دیده میشد. بزرگترین مشکلی که پرسپولیس در آن فصل داشت نبود مدافع و مهاجم آماده بود. مشکلی که در فصل گذشته و با حضور سپهر حیدری، نبی الله باقریها، محسن خلیلی و در مقاطعی «زیاد شعبو» و ماته و آمادگی پژمان نوری، تا حدّ خوبی رفع شده بود. اگر تیم فصل گذشته (منهای حاشیه سازانی مانند نیکبخت و شیث رضایی) در اختیار دنیزلی بود، مطمئناً با اختلاف زیادی پرسپولیس را به مقام قهرمانی می رساند. پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا، باید به سبک تیم دنیزلی بازی کند تا نتیجه بگیرد!

حرفهای دیگری هم هست که در نهایت به این سه مورد ختم می شوند.

ابوذر می گفت نباید زود قضاوت کرد. اما من فکر میکنم اینها دلایلی عقلی و منطقی اند، نه زود قضاوت کردن! زود قضاوت کردن زمانی است که کار یک مربی را ندیده باشی و در موردش نظر بدهی؛ اما من یک فصل (۳۴ بازی) پرسپولیس و قطبی را دیدم و اینطور نتیجه گیری کردم. البته امیدوارم دلایل و نتیجه گیری هایم اشتباه باشند و پرسپولیس با قطبی در فصل آینده بهترین نتایج را بگیرد. هر چند خیلی بعید می دانم …