با گروهی به نام «پالت»، اولین بار با اجرای «نرو بمان» که برای تئاتر «روایت ناتمام یک فصل معلق» کار کرده بودند، آشنا شدم. به نظر من که سر رشتهای از موسیقی ندارم ولی روزانه حدود ۵-۶ ساعت موسیقی گوش میکنم، آهنگ خوبی بود و کلیپی هم که ساخته بودند، خاص بود و جلب توجه میکرد.
اخیراً آلبوم «آقای بنفش» این گروه به بازار اومده که توش، شعرهای کلاسیک فارسی رو با موسیقی امروزی تلفیق کردهاند. آخرین آهنگ این آلبوم، به اسم «هزار تا قصه»، خیلی بیشتر از بقیهی آهنگهاش منو جذب کرد. به نظر ذهن سادهی من، خیلی حرفها توی این آهنگ هست. از غصههای اول آهنگ که برای خونهای ریختهشده در تاریخ ایران هست تا صداها و شادیها و حرفهایی که نسل جدید ایران (شاید نسل بچههای ما) داره و خواهد داشت. این آهنگ، غم روی دلمون تلنبار کرد. غمی توی این آهنگ هست که شاید امید هم توش هست. نمیدونم، شاید هم این تحلیل من، برمیگرده به غصهها و ناامیدیهای فضای این روزهای ما. نمیدونم.
پیشنهاد میکنم آلبوم این گروه رو بخرید. هم لذت شنیدن آهنگها و هم حمایت از گروههای جدید و جوون و بااستعداد. هم فاله هم تماشا.
در همین زمینه: مصاحبهی روزنامهی اعتماد با گروه پالت: «ما به روزهای خوش دل بستیم». چون سایت روزنامهی اعتماد، فیلتر شده، لینک سایت دیگهای رو گذاشتم.