حدود یک ماه پیش، به خاطر دردی که احساس میکردم، رفتم اورژانس بیمارستان آپادانا و یه سری اتفاقات اونجا برام پیش اومد که توی یه مطلب در موردش نوشتم. دیروز عصر، نظری با مشخصات دکتری که توی اون مطلب توصیف شده بود، پای مطلب ثبت شده. طبق جستجویی که توی اینترنت کردم و طبق توضیحاتی که خود آقای دکتر «سید رضا قهستانی» در مورد اون قضیه داده، حدس میزنم که کسی که نظر رو نوشته، خود دکتر باشه. لازم میدونم جواب نظر ایشون رو همینجا بدم. اول نظر ایشون:
سلام من دکتر سید رضا قهستانی هستم
شما وسط سرویس بستری یک مریض بد حال زنان و زایمان و بدون هماهنگی با پرستار تشریف آوردید و پرونده آن مریض زیر دست من بود بدون اینکه اجازه دهید کارش تمام شود.
احتمالا در مورد خودتان به این نتیجه نرسیده اید که سواد شما کجا بود؟ وقتی نسخه را گرفتید؟
قصور پزشکی تعریف خودش را دارد و مرجع رسید گی دارد.
این عمل شما مصداق بردن آبروی حرفه ای اینجانب است که از طرق قانونی پی گیری خواهم کرد
و اما جواب من:
۱- در مورد بند اول نظر آقای دکتر: «شما وسط سرویس بستری یک مریض بد حال زنان و زایمان و بدون هماهنگی با پرستار تشریف آوردید و پرونده آن مریض زیر دست من بود بدون اینکه اجازه دهید کارش تمام شود.»
۱-۱- اگر من بدون هماهنگی با پرستار وارد اتاق شما شدم، فکر نمیکنید قصور از پرستار بوده که وسط سرویس بستری یک مریض بدحال، من رو به اتاق شما فرستاد؟ ضمن اینکه چنین چیزی نبود و من تا چند دقیقه روی زمین نشسته بودم و درد میکشیدم تا اینکه پرستار به من اعلام کرد که وارد اتاق شما بشم.
۲-۱- اگر پرستار قصور کرد و مریض بدحالی رو وسط سرویس بستری یک مریض بدحال دیگهای به اتاق شما فرستاد، شما نمیتونستید از من بخواهید که بیرون اتاق منتظر باشم تا شما کارتون تموم بشه؟
۳-۱- اگر منظور شما از سرویس مریض بدحال دیگه، حضور اون مریض در اتاق شما بوده که چنین چیزی صحت نداره و وقتی من وارد اتاق شما شدم، مریضی داخل اتاق شما نبود.
۴-۱- اگر منظورتون اینه که پروندهی اون مریض رو داشتید بررسی میکردید هم که هیچ پروندهای زیر دست شما نبود و شما مشغول کاری نبودید و بلافاصله بلند شدید و من رو معاینه کردید.
۵-۱- ضمن اینکه اگر همهی این مواردی که میگید، درست هم بوده باشه (که نیست و حرف شما کذب محضه)، شما بهعنوان پزشک اورژانس، نباید توانایی رسیدگی همزمان به دو مریض بدحال رو داشته باشید، بدون اینکه اشتباهی بکنید که برای اون مریضها مشکلی ایجاد بکنه؟ اگر اینقدر راحت دو مریض بدحال رو با هم قاطی میکنید، وای به حال دو مریض بدحال احتمالی که یکی فشارش بالا باشه و یکیشون پایین باشه و به شما مراجعه کنند. الان با این وضعیت، من به داروهایی که برام نوشتید هم (که فکر میکنم آمپول پیروکسیکام هم بینشون بود و یادمه من دلیل آمپول مورد نظر رو هم نفهمیدم، چون دردم رو کم نکرد!) شک کردهام که نکنه اون دارو رو هم اشتباه نوشتید و عوارض جانبی برای من داشته باشه که بعداً خودش رو نشون بده
۲- در مورد بند دوم: «احتمالا در مورد خودتان به این نتیجه نرسیده اید که سواد شما کجا بود؟ وقتی نسخه را گرفتید؟»
۱-۲- من کلمهای در مورد سواد شما نظر ندادم. فقط از حواسپرتی شما حرف زدم. اما شما مثل اینکه خیلی رو سواد داشتن و نداشتن دیگران تاکید دارید.
۲-۲- به نظر شما من باید تک تک نسخههایی که پزشک برای من مینویسه رو چک کنم؟ پس اعتماد به پزشک برای چیه؟ پس شما برای چی قسم میخورید؟ پس من برای چی به امثال شما پول میدم؟ پول میدم که شما تشخیص بدید، بعد من باز تشخیص شما رو بررسی کنم؟
۳-۲- اصلاً فرض کنیم که من یک آدم بیسواد هستم و نسخه رو نمیتونم بخونم. تکلیف من با این اشتباهات چیه؟ اگه به قیمت جون من تموم بشه، بازم این حرفا رو میزنید و به سواد دیگران توهین میکنید؟
۴-۲- شما سه نسخه به من دادید، یکی برای آزمایش، یکی برای داروها و آخری هم برای سونوگرافی. من همونطور که نسخهها رو میگرفتم، نسخهی مربوط به داروها رو نگاه کردم که ببینم چه داروهایی قراره مصرف کنم. از این به بعد، حتماً به پزشکها شک خواهم کرد و تک تک نسخهها رو نگاه میکنم.
۳- بند سوم: «قصور پزشکی تعریف خودش را دارد و مرجع رسید گی دارد.»
۱-۳- اتفاقاً بعد از اینکه این قضیه رو برای دوستانم تعریف کردم، پیشنهاد دادن که برم و ازتون بابت این قصور شکایت کنم. اما من نه حوصلهی پیگیری حقوقی و قضایی رو داشتم و نه دلم میخواست که برای شما مشکلی ایجاد بشه یا باعث درج مورد نامناسبی در پروندهی شما بشم. اما حالا میفهمم که اشتباه کردم و باید این کار رو میکردم که درس عبرتی برای شما باشه که به کاری که میکنید بیشتر دقت کنید و در آینده هم از کسی طلبکار نشید.
۴- بند چهارم: «این عمل شما مصداق بردن آبروی حرفه ای اینجانب است که از طرق قانونی پی گیری خواهم کرد»
۱-۴- نمیدونم این مصداقی که گفتید، اصلاً بار حقوقی داره یا نه. اما اگه با این چیزا آبروی حرفهای یه پزشک خدشهدار میشه، پیشنهاد میکنم بهجای پیگیری از طرق قانونی، توی انجام وظایفی که به شما محول شده و براش قسم خوردهاید و بابتش پول میگیرید، بیشتر دقت کنید تا این آبروتون خدشهدار نشه.
۵- توضیح آخر خودم اینکه اگه یه پیام خصوصی میدادید و توضیح میدادید که در این مورد قصور داشتهاید، حتماً بابت اینکه باعث ناراحتی شما شدهام، از شما عذرخواهی میکردم و مطلب رو هم حذف میکردم. اما حالا که کار به اینجا رسیده و شما از من طلبکار شدهاید، حتماً بابت این قصورتون که مصداق توهین به من هم بوده، از شما شکایت خواهم کرد و واقعاً متاسفم که به جای اینکه قصورتون رو قبول کنید، توجیه میکنید و طلبکار هم شدهاید.
سلام
من وارد شدم اولا برای مصالحه و خواهش می کنم از اقای دکتر که به مطالب من توجه کنند
اقای دکتر اولا خود شما در نوشته تان قصور را توجیه کرده اید و این یعنی تلویحا اقرار کرده اید
ثانیا آنچه قابل شکایت حقوقی در مورد انتشار مطالب در وبلاگ می باشد این هست که اکاذیبی نسبت داده شود و چنانچه شخص نویسنده بتواند صحت آن را اثبات کند هیچ گونه کذبی نسبت داده نشده و قابل شکایت هم نیست بیمارستان هم نمی تواند شکایت کند چون کذبی نسبت داده نشده است
به نظرم کمی تند رفتین و جا داشت از بیمار محترم دلجویی و عذرخواهی می کردین
بهرحال کمی ما مردم بد نیست نسبت به هم گذشت داشته باشیم از نویسنده وبلاگ هم می خواهم من بعد در انتشار مطالب دقت کند و خوب اگرچه کار وی قانونا قابل شکایت نیست ولی اخلاقا هم چندان جالب نیست
یا اگر می خواهند نقد کنند بدون اسم بنویسند بهتر است
هیاهو ایجاد کردن به نظر من کار رسانه هاست و طبع شغل آنها که شخصا چندان نمی پسندم
توصیه می کنم همینجا با یکدیگر سازش کنید انقدر در پی شکایت نباشید البته من نمیگم به صرف استناد به انسان جایز الخطاست هر قصوری قابل گذشت است ولی در خطاهای کوچک گذشت کنید بهتر است
به عنوان یک وکیل دادگستری فقط خواستم عرض کنم اگر از دیدگاه حقوقی بنگریم کسیکه حق شکایت دارد بیمار مراجعه کننده بوده است نه پزشک
اصولن چندان اهل قضاوت کردن نیست، فقط تنها نکته ای که می تونم بگم اینه که شاید ما باید در مورد وظایفمون جدی تر باشیم و در عین حال در مورد اشتباهات دیگران این نکته رو مد نظر داشته باشیم که همیشه امکان خطا هست.
مسلماً هر انسانی خطا میکنه ولی با توجه به اینکه خطای پزشکان تبعات سنگینی در رابطه با جان و سلامت بیماران داره انتظارات هم ازشون بالاتره و در واقع به همین دلیله که جایگاه اجتماعی این قشر نزد مردم بالاست و صرفاً پوشیدن یک روپوش سفید و هفت سالی که تو دانشگاه درس می خونن دلیل این دیدگاه نیست. چه بسا خیلی ها از جمله همین حمید خودمون هم هفت سال تو دانشگاه (اونم بهترین دانشکاه فنی ایران) بودن ولی اون دیدگاه نسبت بهشون وجود نداره و اون انتظار بالا ازشون نیست. به همون اندازه که مردم احترام می ذارن به پزشکان خوبه که پزشکان محترم هم دقیقتر باشند.
خوشحالم که این قضیه با صحبت و بدون مراجعه به سیستم قضایی عجیب و غریب و طویل ما قابل حله.
آقای حمید رضا حسینی:
اگرچه بنده شما در حد چند دقیقه بیشتر ندیده ام و به دلیل همین ویزیت وبلاگتان را دیده ام قلم شیوایی دارید تبریک می گویم به نظر نمیرسد اهل قلم اگرچه اهل کل هستند که اهل شکایت و دادگاه باشند
چند مورد را باید برای شما و خوانندگان وبلاگتان توضیح بدهم خوشحال خواهم شد که در معرض دید همگان قرار دهید:
۱- زمان حضور شما در دفتر اورانس ساعت ۱:۲۰ روز ۱۶ شهریورماه سال جاری ذکر شده که درست مصادف با اتمام احیا بیماری بود که توسط اورانس ۱۱۵ به بیمارستان آورده شد و قبلا فوت گردیده بود ولی احیا شروع شد ولی نتیجه نداد.این جسد از کنار خیابان ایرانشهر به بیمارستان آورده شد که خا نواده وی اطلاع نداشتند و با آمدن آنان وضع اسف باری ایجاد شده بود .بحث بیمار زنان و زایمان هم که ا شاره شد. در کل روز بسیار شلوغی بود
۲- نسخه ای که در دست شماست دوباره به طور صحیح نوشته شده است .چرا تصویر آنرا در کنار این نسخه قرار نداده اید؟
۳- طبق تبصره ماده قانونی ۳۳۶ قانون مجازات اسلامی این اشتباه در صورت ارایه مدارک محکمه پسند و رای دادگاه از نوع قصور در عدم رعایت نظامات دولتی میتواند باشد ولی قصور نیست چون طبق همین قانون برای قصور علاوه بر غیر عمدی بودن ترتب نتیجه بر فعل لازم است یعنی شما باید دچار مشکل پزشکی و صدمه مالی و یا جانی شده باشید که بنا به معاینه مجدد و اظهار خود شما اینگونه نبوده.
۴- شما بر اساس قانون مطبوعات حق انتشار عامدانه این نسخه را در اینترنت ندارید و در این خصوص دو نکته مطرح است: الف) به فرض اثبا ت اشتباه در دادگاه صالحه و صدور حکم تنها به رای همان دادگاه انتشار عمومی حکم و سایر مدارک قابل انجام است نه سلیقه شخصی شما ب)با توجه به اینکه شما سرنسخه بیمارستان را به طور واضح در معرض دید گذاشته و نام بیمارستان را برده اید پرونده شا کی حقوقی سومی هم دارد که بیمارستان است که با توجه به موثعیت شغل اینجانب قابل پی گیری است
۵- شما بدون اطلاع بنده و بدون اینکه امکان دفاع را فراهم آورید این موضوع را در معرض دید عامه قرار داده اید و خود قضاوت نموده اید .بنده بطور اتفاقی از این موضوع اطلاع یافته ام.سوال من این است شما که در تمام نوشته خود از وجدان قسم و….رعایت شئونات اجتماعی سخن می گویید چگونه به خود اجازه داده اید این کار بکنید؟این موضوع به فرض اثبات به این میماند که شما دزدی را که کیف شما را زده است مجروح مضروب یا مقتول نمایید که از جانی قانون تحت پی گیری قرار می گیرید چون شما ملجا قضاوت و اجرای قانون نیستید
در پایان:
چون من هم گاهی دست به قلم میبرم و به نظم و نثر لطمه وارد می کنم ! و بیشتر به طبابت مشغولم چندان اهل شکایت و مطایبه نیستم. از شما هم آدرس و تلفنی ثبت نشده بود که با هم صحبت کنیم .من در بیمارستان هر روز صبح هستم .یا تشریف بیاورید شما را ببینم و یا امکان تماس را فراهم کنید. جای حل این مشکلات وبلاگ نیست و آبروی افراد هم چون جان بیماران مهم است. شاید با توجه به طبعتان دوستان ادبی خوبی شدیم . از دوستانتان هم می خواهم که یکه به قاضی نروند و هرچیز را با دقت پی گیری کنند اصولا قضاوت کا رما نیست. از شما دوستانه خواهش می کنم که پست مورد اشاره را حذف نمایید بدیهی است در مکالمه حضوری نکاتی در مورد روال درمان قابل طرح است که چون مربوط به شماست به خودتان خواهم گفت. تصور من بر این بود وبلاگتان را دیر به دیر به روز می کنید و گرنه این نوشته را همان اول گذاشتم.
اگر دوستانی هستند که موضوع را پی گیری می کنند من از ایشان به دلیل اطاله مطلب عذر خواهی می کنم
در پناه حق دکتر سید رضا قهستانی شماره نظام پزشکی ۵۷۰۹۱