اتفاقات اخیر(۲) – شلوغی دانشگاه

دومین مسئله ای که خیلی این چند روزه فکرم رو به خودش مشغول کرده، درگیری های این چند روزه ی دانشگاهه. شرح ماوقع رو محسن خیلی خوب نوشته(۱و ۲) بنابراین من دیگه توضیح خاصی در این مورد ندم خیلی بهتره. فقط میخوام حرفهایی که توی این چند روزه به همه زدم رو اینجا هم بنویسم، شرمنده که خیلی پراکنده است، چون واقعاً ذهنم مشوشه:

به نظر من مشکل اساسی حرکتهای دانشجویی این سه سالی که دانشجوی یکی از سیاسی ترین و داغ ترین دانشگاه های کشور بودم، همیشه این بوده که هر بار که گروهی خواهان اعتراض به برخی مسائل حتی صنفی بوده اند – از جمله اعتراض هفته ی پیش دانشکده ی ما در رابطه با مشکلات دانشکده – گروه دیگه ای که با انجمن و گروه های سیاسی دیگه در تماس بوده اند یا به نوعی به اونها ربط داشته اند، وارد صحنه میشند و با دادن شعارهای معترض پسند – مثل برکناری معاونت دانشجویی و فرهنگی، رسیدگی به وضعیت نابسامان خوابگاه ها و سلف و هزار و یک کوفت و زهر مار دیگه – جو رو به دست می گیرند و در ادامه با دادن شعارهای همیشگی و پوچ و بعضاً ساده لوحانه و بچگانه – مثل خروج نیروهای شبه نظامی(بسیج) از دانشگاه، تعطیلی نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه و امثالهم – خواهان این هستند که همه چیز رو به نفع خودشون قبضه کنند تا افتضاحات قبلی خودشون رو بپوشونند. وقتی در پی شلوغی های روز دوشنبه، توی خبرنامه ی انجمن خبر بی اساس حمایت قاطبه ی دانشجویان دانشگاه از انجمن اسلامی داده میشه و گروهی تمامی حرکتهای خودجوش دانشجویی رو به حساب خودشون می نویسند و البته بعد از اینکه به خواسته ی کوچک خودشون – که مذاکره بر سر برگزاری انتخابات انجمن هست – رسیدند، به یکباره همون قاطبه ی دانشجویان پراکنده شدن و کوتاه اومدن! بچه های انجمن رو می بینند، واقعاً انتظار باید داشت که مسائل جدی تر و اساسی تر دانشجویی – مثل رسیدگی به وضعیت خوابگاه ها، سلف، سایر امکانات رفاهی و … – به سرانجامی برسه؟ وقتی طبق معمول همیشه، گروهی لمپن که خودشون هم هنوز نمیدونند از دانشگاه و از اعتراض چه چیزی رو طلب می کنند، با روشهایی که بلدند هدایت کسانی که به مسائل اساسی معترض هستند رو به دست می گیرند و اون رو به سمتی می برند که خودشون هم نمی دونند قراره چه نتیجه ای رو در پی داشته باشه، انتظار به سرانجام رسیدن مطالبات دانشجویی انتظار خام و بیهوده ایه.

حرفی که خود من بارها در صحبتهام با خیلی از بچه هایی که توی اتفاقات اخیر نقشی داشته اند یا در جریان امور بوده اند گفته ام (ورژن کاملترش البته): همونطور که گروه های موسوم به دوم خردادی – که البته هنوز هم فریاد دموکراسی خواهی اکثریتشون برای شخص من زیر سؤاله – وقتی بر مصدر امور نشستند، با بیش از اندازه سیاسی کردن تک تک مسائل فرهنگی و اجتماعی و مذهبی و … نه تنها اون مسائل رو به بایگانی تاریخ سپردند که حمایت حدود ۲۰ میلیون ایرانی رو به جاییشون حساب نکردند و در واقع آرای مردم رو به زباله دان تاریخ ریختند و هیچ کاری هم از پیش نبردند، ما هم در صورتیکه همه ی مسائل پیش رو در دانشگاه رو به نوعی سیاسی کنیم، نه تنها به جامعه ی دانشجویی خیانت کرده ایم بلکه مشخصاً نمی تونیم قدم از قدم برداریم و گامی به جلو بریم.

توی این چند وقته سر حمایت نکردن ما به عنوان شورای صنفی دانشکده ی مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات دانشگاه صنعتی امیرکبیر از اتفاقات و جریانات پیش اومده اخیر در نشریات و بیانیه ها و کلاً در دانشگاه، انتقادات زیادی از ما و شخص من شده، جوابهایی هم که دادم و دادیم از نظر اکثر کسانی که ما نماینده شون هستیم کاملاً منطقی بوده و همه هم از این جوابها و نظرات ما حمایت کرده اند. واقعاً دلیلی نمی بینیم که مسائل سیاسی رو با مسائل کاملاً صنفی – که حداقل در مورد ما هیچ سنخیتی با هم نداشتند – قاطی کنیم و به قول محسن همین آب باریکه ای هم که داریم از دست بدیم. میدونم که این نظر خیلی محافظه کارانه به نظر میاد، ولی زمانی این نظر محافظه کارانه است که حداقل ارتباطی بین مسائل صنفی مورد نظر ما با مسائل سیاسی موجود در دانشگاه وجود داشته باشه، نه زمانی که با دنبال کردن و پیگیری مطلقاً صنفی بشه به نتایج دلخواه رسید.

دوشنبه عصر حدود ساعت ۴ که رفتم نزدیک ساختمان ریاست دانشگاه که ببینم اواخر تحصن و اعتراض چی داره میگذره، به پویان محمودیان – عضو هیئت رئیسه و دبیر کمیته ی روابط عمومی شورای صنفی دانشگاه و از اعضای طیف دموکراسی خواهان انجمن – هم در جواب سوالش در مورد موضع شخصیم گفتم که در مورد مسائل پیش اومده در مورد انتخابات انجمن شخصاً از اعتراض برای به نتیجه رسوندن و برگزار کردن انتخابات قانونی – البته فقط به خاطر از دست نرفتن یک تشکل قدیمی با ساختار ظاهراً دموکراتیک! – حمایت می کنم و حتی پایه ی اعتراض – از نوع منطقی و بدون شکستن سر و شیشه و عینک و خون و خونریزی – هستم، اما وقتی کار به جایی بکشه که اعتراضات بی منطق و بدون کنترل و بدون توجه به خواسته ای نهایی که دست یافتنی باشه پیگیری بشه، حتی پایه ی حضور در جمع معترضین هم نیستم – و مطمئنم که بقیه ی بچه های شورای ما و اکثر بچه های دانشکده ی ما و حتی دانشکده های دیگه و خیلی از کسانی که در این شرایط از منطقشون کمک می گیرن هم نظری تقریباً شبیه من دارند- که این اتفاق هم افتاد و حتی اکثر بچه هایی که از دانشکده ی ما در جریانات روز دوشنبه حضور داشتند، روز سه شنبه حتی سمت تجمع انجمن جلوی دانشکده ی شیمی هم نرفتند. من هم همراه ابوذر و محسن، چند دقیقه ای روی جدولهای نزدیک دانشکده ی شیمی نشستیم و وقتی که دیدیم حرفهایی که زده میشه همون حرفهای تکراری همیشگیه که همون افراد تکراری همیشگی دارند بلغور می کنند، رفتیم دنبال کار و زندگیمون. محسن خوب میگفت که اون موقعی که همه می گفتند بیاین و به هاشمی رای بدین اگه می خواین وضعیت مثل امروز نشه، همین آقایون انجمن که خودشون رو علامه ی دهر می دونستند اعلام تحریم کردند، حالا هم چوبش رو بخورند …

خلاصه که وقتی که کار دست کسانی بیفته که حتی به حرفی که خودشون می زنند اعتقاد عملی ندارند، نباید انتظار شق القمر داشت …
ما هم صد بار برائت خودمون رو از جریانات سیاسی و غیرصنفی اعلام کردیم، اینجا هم با اجازه ی دوستان به نمایندگی از همه دوباره این مسئله رو اعلام میکنم. بعد از سه سال دنبال کردن جریانات دانشگاه(ها) مطمئناً اونقدر قدرت تشخیص پیدا کردیم که حساب خیلی چیزها رو از هم جدا کنیم …

1 دیدگاه در “اتفاقات اخیر(۲) – شلوغی دانشگاه

  1. salam
    bebin hamid to dooste mani pas vajebe age ye chizi benazaram khatari resid behet begam
    bebin too inke bacheha belakhare nafahmidan ma ba shoaraye senfi hastim yana gir kardan va yademoon bashe oon shorahayee ke az ma hemyat kardan alan az ma komak khastan pas kash ye khorde ensaf ya mamnoon boodano neshoon midadim
    dar zemn dirooz ke 4shanbe bood hanooz computera nayoomade bood (ta saat 8)pas behtar e dalile khoob biyarin ke chera bazi bandharo be ordoo forookhte shod chon az oon jam edade kami ordoo oomadan va tahason baraye sitam bood javab bedin cho shomaha ghol dadin ke zire harfeshoon nemiznan pas feshar biyarin avaz ineke….khob in mohem nis vali bodoyeen alan hame daran daneshkadamoono maskhare mikonan pas hadeaghal neshoonbedin ke too daneshkadamoon khoobe age karaye kahreje daneshkadeyeesh kharabe toro khoda ye kari konin ta beshe defa kard merc
    bye

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.