دو کلمه گفته میشه و بلافاصله شعر ساخته میشه!
———————————————————————————
مرد – دیوار : مرد را مردانه بودن لازم است، ور نه هر دیوار را بالا خزیدن مشکل است!
لیوان – گاو : دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند، بعد دیدم با لیوان کوفتند بر پستان گاو!
مانیتور – میخ : دیدم شبی یک مانیتور میخواند تاریخ، دیدم که بر دسکتاپ آن تا دسته بود میخ!
مستضعف – قندان : مستضعفان گیر کرده اند در راه بندان، مستکبران بنشسته اند بر پای قندان!
مغز – لاستیک : دیدم شبی ماشین من لاستیکش ِپر ِپر می کند، دریافتم بر مغز آن میخی ج جر جر میکند! (روی حرف ک در لاستیک، علامت ساکن است)
منگنه – آسفالت : روزگاری منگنه آسفالت را بانگ بر نهاد، ای سیاه نازنین پس تو کجا و ما کجا؟
قرص – پشکل : پشکل از دست زمانه داد و غوغا میکند، قرص هم گردست ولی گردی او با ما چه کار؟(اصلاح شده)
شب – سفارت : هر که را راهش بود سوی دیار یانکیان، شب به شب خفتن به درهای سفارت لازم است!
————————————————————————————-
کلمات از من و اشعار فوق العاده و پرمعنی از پسرخاله بزرگه ی بنده!
aval SALAM
mard terekoondi ba pesar khalat albate man say mikonam janebe adabo ra’aayat konam vali khob ….nagin dige chon man harbar ke inaro mikhoonam yade charly chaplin miyoftam yani khandehaye talkh
be man sar bezan
felan BABYE
homgh homgh homgh HOMGH HOMGH HOOOOOOOOOMGH
طبع شعر و ک … شعر گویی هر دو بالاست !!!