بایگانی برچسب: s

نشت ذهنی

چقدر خوب بود که آدم صبح از خواب پا میشد و کارها و حرفهایی که شب قبل کرده بود و زده بود، یادش نبود.

دیشب ذهنم نشتی کرده بود و هر چی توش بود میومد روی زبونم! ترکیبی از هذیون و حرفهای درست. شانس آوردم که کلمات ضایعی نگفتم. جالب بود که بعضی از حرفهایی که زده بودم در مورد دکتر گودرزی (استاد یکی از درس های این ترمم) و پروژه و امتحان و رجیستر و صف و RAID و یه سری فرمول و مشغله های این روزهام بوده. کاش همیشه دچار هذیون بودم و ذهنم تخلیه میشد. آخه داره سنگینی میکنه محتویاتش این روزا …