امام خمینی از دید من (۲)

نکته ی دیگه در مورد امام، دیدگاه اطرافیانشون [خصوصاً خانواده شون] هست. شما نگاه کنید به اکثر یاران نزدیک و افراد مورد اعتماد امام در دهه ی ۶۰، که امروز یا به دلیل فشارها به حاشیه رفته اند و به کناری نشسته اند، یا ردای اصلاح طلبی پوشیده اند [البته اقلیتی هم هستند که از یاران نزدیک امام بوده اند و هنوز دستی در حکومت دارند. اما اونهایی که به کناری نشسته اند در اکثریت هستند! به نظرم باید اکثریت رو در نظر گرفت تا اقلیت!] این درست که کسانی از افراد نزدیک امام بوده اند و اوائل انقلاب، تندروی هایی انجام داده اند. خود من، تا همین چند وقت پیش، شدیداً از اینکه افرادی که خودشون اوائل انقلاب تندرو و خشن بوده اند و امروز شعار اصلاح می دهند، شاکی بودم. همیشه هم میگفتم که اینها اول باید جواب کارهایی را که کرده اند پس بدهند، بعداً از اصلاح صحبت کنند. اما وقتی با پدرم صحبت کردم و دیدم که پدر من که در خیلی از مسائل فکری و اعتقادی، شدیداً میانه رو و منطقیه، اون روزها اسیر جوّ انقلاب بوده، کمی منطقی تر به رفتار تندروهای اوائل انقلاب فکر کردم. اینکه کسی در اثر جوّ انقلابی، حرکتهای غیرمنطقی انجام بده، مذمومه اما مورد انتظار! اما مهم اینه که اون شخص، بعد از اینکه بعد از سالها به قدرت برگشت، نشون بده که واقعاً اصلاح شده! [البته همیشه این وسط، کسانی هستند که خودشون رو به دروغ اصلاح شده نشون میدند و باز هم همون کارهای قدیمشون رو انجام میدند، اما نباید این رو به پای همه نوشت!] همه ی اینها رو گفتم تا اسم ببرم از کسانی که نزدیک امام بوده اند و امروز یا کنار زده شده اند و یا اصلاح طلب: شیخ یوسف صانعی که به قولی یار غار امام بوده! کسی که از ابتدای نهضت، همراه امام بوده. پدرم می گفت که اوائل انقلاب شدیداً تندرو بود و از کشتن و اعدام و صحبت میکرد. یه مدت گذشت و نتونست ادامه بده. تازه فهمید که چی میگفته و اونقدر سخت بود براش ادامه دادن که از دادستانی انقلاب استعفا داد! در حال حاضر بین مراجع تقلید، چه کسی رو می شناسید که مثل صانعی باشه فتاواش از لحاظ آزاد اندیشی و به روز بودن؟ نظراتش در مورد زنان رو اگه خونده باشید، خوب متوجه میشید حرفم رو!

مرحوم آیت الله توسلی [که صدا و سیما شب فوت ایشون، به ناحق ایشون رو حجت الاسلام توسلی نامید!] هم یکی دیگه از نزدیکان امام بود که وقتی خبر فوتش رو از تلویزیون شنیدیم، مادرم خیلی ناراحت شد و گفت که توسلی واقعاً انسان خوبی بود. خیلی کم شنیده بودم که مادرم در مورد روحانیون نظر بده. اما وقتی دیدم اونقدر ناراحت شده، خیلی علاقمند شدم که بیشتر در مورد آیت الله توسلی بدونم و برای این دونستن، توی اینترنت کلّی چرخیدم و کلّی هم از پدرم سؤال کردم. از این دست افراد زیاد هستند: عبدالله نوری، مجید انصاری، سید محمد خاتمی، موسوی تبریزی، موسوی خوئینی ها [کلاً مجمع روحانیونی ها و مجمع محققین و مدرسینی ها]، حتی کرّوبی [که البته ازش خوشم نمیاد!] و …

مهمتر از تمام این افرادی که نام بردم، خود خانواده ی امام هستند. نظرات خانواده ی امام رو در زمینه های مختلف بخونید. سر انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ و حمایت خانواده ی امام از خاتمی، حرفهایی که در مورد همسر امام زده شد و توهینهایی که به ایشون شد رو یادتون هست؟ یا همین چند ماه پیش که سید حسن خمینی صحبتهایی در مورد نیروهای نظامی کرد و انواع و اقسام توهینها نثارش شد! این خانواده کسانی هستند که امام مستقیماً و خیلی نزدیک روی اونها تأثیر داشته اند و خیلی تحت تعالیم امام بوده اند و نظراتشون قطعاً نزدیک به نظرات امام هست!

به نظر شما، میشه کسی خودش دگم و متحجر و بسته باشه و اطرافیانش هر چی که میگذره، روز به روز، روشن تر و آزاد اندیشانه تر فکر کنند و صحبت کنند؟ یه متحجر، به این راحتی ها نمیتونه خودش رو عوض کنه! پس میشه گفت امام خودشون تفکرات روشنی داشته اند که خانواده و نزدیکانشون اینطور فکر میکنند!

حالا یه گروهی میایند و میگند که اون تصمیمات تندروانه ای که گرفته شده و تفکرات تندی که بوده، تکلیفش چیه؟ جواب من اینه که هر کسی در یه دوره ای ممکنه تفکر تندی داشته باشه و بعداً تغییر کنه! اتفاقاً این از خصلتهای یه انسان عاقله که فکر میکنه و خودش رو اصلاح میکنه! اما شما ببینید امثال رئیس جمهور کنونی این مملکت، ۳۰ سال پیش هم همینطور تندروانه فکر میکرده که الآن فکر میکنه! [بخشی از خاطرات قدیمی های دفتر تحکیم رو بخونید! منبعش هم شماره ۵۸ شهروند امروز – ۱۱ آذر ۱۳۸۶] پس هر کسی نمی تونه تفکراتش رو تغییر بده و تغییر و اصلاح تفکرات و منش و رفتار، شجاعت میخواد و فکر باز!

البته باید باز هم تأکید کنم که این افرادی که تندروی و خشونت داشته اند، باید روزی به حسابشون رسیدگی بشه، اما توی اون رسیدگی، باید اون جوّ انقلابی رو هم در نظر گرفت! و نکته ی مهم تر اینکه باید از ظرفیت همین کسانی که فارغ از گذشته شون، امروز به دنبال اصلاح واقعی هستند استفاده کرد تا به سمت بهبود وضعیت کشور پیش بریم! [ این اصلاح طلبان، به رغم حرفهای خیلی ها، به خیلی از وعده هاشون هم عمل کردند و بعضی وعده هاشون هم به دلایلی که همه مون میدونیم عملی نشد و بعضی کارهایی رو هم که می تونستند بکنند، خودشون نخواستند بکنند که البته اونها هم دلیل داشت! ]

ایشالله مطلب بعدی، بخش آخر حرفم در مورد امام خواهد بود. توی مطلب بعدی، جواب کامنتهایی که برای مطلب قبلی گذاشته شده و خواهد شد و احیاناً برای این مطلب گذاشته میشه رو میدم.

ادامه دارد…

0 دیدگاه در “امام خمینی از دید من (۲)

  1. و بدتر از اون کسایی که نظرات تندروانه داشتند و همون جور موندن کسایی هستند که در زمان مبارزات قبل از انقلاب و خود انقلاب و حتی زمان جنگ تو سوراخ موش قایم شدن و درست بعد از وفات امام سر و کله شون پیدا شد و شدن مفسر حرفای امام و انقلاب! …کسایی که امام حتی یه بارهم ازشون حرفی نزد ولی الآن جوری از امام میگن که انگار سالها یار غار امام تو مبارزات بودن…کسانی مثل مصباح…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.